هر خودروی دیفرانسیل جلو لزوماً با یک موتور به صورت عرضی همراه نیست و همچنین در هر خودروی دیفرانسیل عقبی، گیربکس حتماً در پشت موتور قرار نگرفته است. خودروسازان به دلایل مختلف، تمام طراحیهای متفاوت را برای پیشرانههای محصولاتشان امتحان کردهاند؛ طراحیهایی که گاهی اوقات برخلاف شیوههای مرسوم و قراردادی در صنعت خودرو هستند. در ادامه، ۱۰ نمونه از عجیبترین این طراحیها را مرور میکنیم.
فراری برلینتا باکسر/ تستاروسا
روزهای نخستین فراری با موتورهای V12 تعریف میشود. ولی زمانی که این کمپانی تصمیم گرفت که اولین مدل جادهای موتور وسط خود را بسازد، برای پیوند بیشتر با مدل مسابقه فرمول یک، از یک موتور تخت ۱۲ سیلندر در این خودرو استفاده کرد. مزیّت هر گونه موتور «تخت» این است که میتوانید آن را در پایینترین ارتفاع ممکن قرار دهید. ولی فراری با قرار دادن موتور در بالای گیربکس، کاملاً این موضوع را به فراموشی سپرد. شاید به همین دلیل بود که باکسرهای اولیه، صندوق عقب بسیار کوچکی داشتند.
ولوو S60 / V60 / XC60
یک موتور عرضی در یک خودرو با پلتفرم دیفرانسیل جلو، موضوع چندان عجیبی نیست، ولی اگر یک موتور با شش سیلندر در یک ردیف در این طراحی استفاده شود، باید اندکی در مورد آن تأمّل کرد. در ولووهای سری 60، این موضوع باعث میشود که حتی به عرض کلی خودرو نیز اضافه شود. البته پس از استفاده انحصاری از موتورهای ۳ و ۴ سیلندر در محصولات ولوو، این سبک از طراحی عجیب از صنعت خودرو رخت برخواهد بست.
نیسان GT-R
در نیسان Gt-R، قدرت و گشتاور مسیر زیادی را میپیمایند. همه چیز از یک موتور دو توربوشارژر V6 در جلو آغاز میشود که قدرت خود را به یک ترانسآکسل دو کلاچه در عقب ارسال میکند. سپس این قدرت دوباره به جلوی خودرو و برای سیستم دیفرانسیل تمامچرخ متحرک منتقل میشود؛ چیزی که در نهایت موجب یک کاراکتر منحصر به فرد برای GT-R میشود.
فورد RS200
اگر فکر میکنید که شرایط پیشرانه GT-R عجیب است، بهتر است ابتدا نگاهی به شرایط فورد RS200 داشته باشید. پیشرانه این خودرو، اساساً مانند یک GT-R است، ولی تمام اجزای آن وارونه شدهاند. موتور در وسط، گیربکس در جلو و یک دیفرانسیل در وسط که گشتاور را بین چهار چرخ توزیع میکند.
لامبورگینی میورا
لامبورگینی میورا اولین مدل جادهای موتور وسطی است که در صنعت خودرو تولید شده است. همچنین این مدل، یکی از معدود خودروهایی است که از یک موتور V12 به صورت عرضی استفاده کرده است. به نظر میرسد که مهندسان در لامبورگینی برای این منظور از موتور چهار سیلندر عرضی اولیه در «مینی» الهام گرفته باشند. با این حال، لامبورگینی برای مدل جانشین میورا، یعنی کونتاش، این کانسپت طراحی پیشرانه را کنار گذاشته است.
چیزتا – مورودر V16T
با اینکه ارائه مدلی دیوانهوارتر از لامبورگینی، کار بسیار سختی است، ولی در چیزتا-مورودر V16T این کار انجام شده است. سیستم پیشرانه این خودرو نیز حالت دیوانهواری دارد؛ دو موتور ۸ سیلندر با یک بلوک مشترک که به صورت عرضی در پشت راننده قرار می گیرند. به همین دلیل است که V16T عرض بدنه نسبتاً زیادی دارد.
دایمکسیون کار
کسی باید به باکمینستر فولر (Buckminster Fuller)، معمار و طراح امریکایی، یادآوری میکرد که در طراحی «دایمکسیون کار» کاملاً برخلاف جریان رایج طراحی اتومبیل حرکت کرده است. الگوی پیشرانه در این خودرو، به طور قابلملاحظهای عجیب بود؛ موتور در عقب، دیفرانسیل در جلو و یک چرخ در عقب برای کنترل سیستم فرمان. یکی از بهترین و در عین حال، بدترین چیزها تاکنون در دنیال اتومبیل.
فراری F50
یک خودروی موتور وسط با گیربکس در پشت انجین؛ چیزی که نمیتواند موجب عجیبشدن یک فراری F50 شود. در این مدل، همانند یک خودروی مسابقهای، تمرکز شاسی بر روی موتور و گیربکس بوده که نتیجهای چون کاهش وزن، بهرغم ایجاد نویز و لرزش بیشتر به همراه داشته است. خودروهای جادهای معمولاُ دلیل مناسبی برای انجام این کار ندارند، ولی F50 مطمئناً یک خودروی خاص در این زمینه است.
پورشه 918 اسپایدر
پورشه در هر گوشه از جزئیات مدل 918 اسپایدر برای ایجاد حداکثر قابلیتهای پرفورمنس تلاش کرده است؛ تا جایی که برای پایین نگه داشتن مرکز ثقل خودرو، قرارگیری گیربکس PDK را به صورت برعکس درنظر گرفته است.
سیتروئن ترکشن آوانت
سیتروئن ترکشن آوانت یکی از اولین مدلهای جریان اصلی بازار خودرو بوده که از فرمت دیفرانسیل جلو استفاده کرده است. با این حال، کمپانی فرانسوی در آن زمان هنوز به فکر استفاده از یک طرح موقعیت عرضی موتور نیفتاده بود و به جای آن از یک ترانسآکسل گیربکس در جلوی خودرو بهره میبرد. در پشت این ترانسآکسل، یک دیفرانسیل و عقبتر از آن، موتور قرار میگرفت؛ یک فکر بسیار نوآورانه نسبت به حال و هوای حاکم در دهه ۱۹۳۰.